به گزارش مشرق، طبق معمول هر سال، امسال هم اواخر ماه شهریور، بحث اسکار در سینمای ایران داغ شد. در این مقطع، شورایی در بنیاد سینمایی فارابی شکل میگیرد تا یک فیلم را به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار معرفی کند. در این گزارش، به تاریخچه حضور ایران در اسکار می پردازیم.
قبل از انقلاب
دایره مینا به کارگردانی داریوش مهرجویی نخستین فیلم ایرانی بود که در سال سال ۵۶ و برای حضور در اسکار ۱۹۷۷ انتخاب شد. برای اولین بار وزارت فرهنگ رژیم شاهنشاهی این فیلم را به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار معرفی کرد که نتیجه ای نداشت.
سال ۵۷ نیز قرعه به نام فیلم «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس افتاد تا راهی اسکار ۱۹۷۸ شود. یک فیلم مستند با کارگردانی فرانسوی، در آخرین سال حاکمیت رژیم پهلوی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شد و البته به موفقیتی نرسید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند تازه باب شده معرفی فیلم از سوی سینمای ایران به مراسم اسکار قطع شد. ایران کشوری انقلابی و با حاکمیتی اسلامی بود که با فرهنگ و سینمای مهاجم غربی سرستیز داشت. بنابراین، اسکار به عنوان یکی از تجلی گاه های این نوع فرهنگ و هنر، در تضاد با اهداف و مرام فرهنگ انقلابی شناخته شد اما...
ارتباط دوباره با اسکار پس از ۱۶ سال
همزمان با اجرای سیاست های فرهنگی دولت سازندگی، روند معرفی فیلم به مراسم اسکار بار دیگر از سر گرفته شد. از سال ۱۳۷۳ بود که با تشکیل هیأت انتخاب فیلم برای اسکار، روابط سینمای ایران و آکادمی اسکار بار دیگر از سر گرفته شد! طی ۱۶ سال قطع رابطه با اسکار، برخی از درخشان ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران ساخته شدند. همچنین بالاترین آمار مراجعه مردم ایران به سالن های سینما و فروش فیلم نیز مربوط به همین دوران است.
نخستین فیلم معرفی شده از سینمای ایران به مراسم اسکار در سال های بعد از انقلاب، «زیر درختان زیتون» به کارگردانی عباس کیارستمی بود که موفقیتی کسب نکرد.
سال بعد نیز یکی از شاگردان کیارستمی، آن هم با اولین فیلم سینمایی خود راهی اسکار شد. در سال ۷۴، فیلم های مطرحی چون «روزواقعه»، «روسری آبی»، «پری»، «دیدار» و ... بودند، اما فیلم نه چندان مطرح «بادکنک سفید» از فیلمساز ناشناخته ای به نام جعفر پناهی به اسکار معرفی شد و موفقیتی به دست نیاورد. پناهی پس از این فیلم، دچار نوعی تکبر و تفرعن شد. او ارتباط خود را با مخاطب داخلی قطع کرد و راه تولید برای جشنواره های غربی و تبلیغ برای اهداف سیاسی علیه ایران را در پیش گرفت و فیلم های وی در داخل کشور مورد توجه قرار نگرفتند.
سال ۱۳۷۵ هیچ فیلمی از ایران به اسکار ۱۹۹۷ معرفی نشد. در سال ۷۶ نوبت به محسن مخملباف رسید تا شانس خود را برای رسیدن به اسکار امتحان کند. این بار فیلم «گبه» به اسکار ۱۹۹۸ معرفی شد.
راه یابی یک فیلم ایرانی به نامزدهای اسکار
سال ۱۳۷۷ اما، یکی از مقاطع مهم تاریخ سینمای ایران است. با معرفی «بچههای آسمان» به اسکار ۱۹۹۹ برای نخستین بار فیلمی از ایران به جمع نامزدهای دریافت جایزه در اسکار راه یافت. این فیلم به کارگردانی مجید مجیدی با یک سال تأخیر به عنوان نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار معرفی شد و به جمع پنج فیلم برتر در بخش فیلم های خارجی زبان (غیر انگلیسی زبان) هفتاد و یکمین دوره اسکار راه یافت. به رغم برتری هنری و محتوایی نماینده ایران، اما جایزه این بخش به فیلم «زندگی زیباست» از ایتالیا اعطا شد. راه یابی «بچه های آسمان» به جمع نامزدهای اسکار همزمان بود با روی کار آمدن دولت اصلاحات. به همین دلیل هم بسیاری معتقدند که نامزدی این فیلم در اسکار، لبخند آمریکا به تغییر سیاست دولت ایران بود. برگزیده شدن فیلم «طعم گیلاس» کیارستمی در جشنواره کن آن هم در همان محدوده زمانی، این فرضیه را قوت بخشیده است.
سال بعد نیز شهرت مجید مجیدی در اسکار سبب شد تا مسئولین سینمایی وقت، بدون هیچ درنگی فیلم بعدی او «رنگ خدا» را هم به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۰۰ معرفی کنند. اما هیچ موفقیتی کسب نکرد. نکته قابل تأمل این است که برای ثبت این فیلم در جدول آثار معرفی شده به اسکار، کلمه «خدا» از عنوان فیلم حذف شد و نام فیلم به «رنگ بهشت» تغییر یافت!
در سال ۱۳۷۹ نیز «زمانی برای مستی اسب ها» به اسکار ۲۰۰۱ معرفی شد. این فیلم به کارگردانی بهمن قبادی هیچ شاخصه هنری قابل توجهی نداشت، اما اغراق شدید آن در نمایش فقر و فلاکت مردم بخشی از سرزمین ایران، مسئولان سینمایی وقت را وا داشت تا آن را به اسکار معرفی کنند و موفقیتی نداشت.
سال بعد دوباره فیلمی از مجید مجیدی به اسکار رفت. این بار فیلم «باران» او نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۰۲ شد، با این حال به نتیجه ای نرسید.
در سال ۱۳۸۱ «من ترانه ۱۵ سال دارم» به اسکار ۲۰۰۳ معرفی شد. این أثر، نخستین فیلم از سه گانه رسول صدرعاملی درباره دختران نوجوان و فیلمی متوسط محسوب می شود. مفاهیم مطرح شده در فیلم، برای مخاطب خارجی گنگ است و همان طور که پیش بینی می شد، موفقیتی در اسکار کسب نکرد.
اسکار ۲۰۰۴ هم میزبان «نفس عمیق» سینمای ایران بود. در این سال فیلم های مطرحی چون «شب های روشن» فرزاد موتمن و «فرش باد» کمال تبریزی هم حضور داشتند، اما در نهایت فیلم «نفس عمیق» به اسکار معرفی شد که نتیجه ای نداشت.
«لاک پشت ها هم پرواز می کنند» آخرین فیلم ساخته شده توسط بهمن قبادی در ایران بود که از سوی مسئولان سینمایی وقت به اسکار ۲۰۰۵ شد و موفقیتی کسب نکرد. نکته قابل تأمل این است که قبادی نیز پس از دو بار معرفی به اسکار و عدم موفقیت، راه مخملباف و پناهی را رفت و با مهاجرت به خارج از کشور، ساخت فیلم ضدایرانی به سفارش دولت های غربی را در پیش گرفت.
اما در سال ۱۳۸۴ فیلم محبوب و دوست داشتنی «خیلی دور، خیلی نزدیک» از ایران به اسکار ۲۰۰۶ معرفی شد. هر چند که مضمون فیلم «خیلی دور،خیلی نزدیک» به کارگردانی سیدرضامیرکریمی در تضاد با شاخص های مدنظر اسکار بود و موفقیتی کسب نکرد، اما یکی از معدود نمایندگان شایسته سینمای ایران در خارج از کشور محسوب می شود.
در سال ۱۳۸۵«کافه ترانزیت» به اسکار ۲۰۰۷ معرفی شد. این فیلم به کارگردانی کامبوزیا پرتوی، نه ساختار هنری و سینمایی خوبی داشت و نه شایسته نمایندگی سینمای ایران در خارج بود و به موفقیتی نرسید. این فیلم در حالی به اسکار معرفی شد که «بید مجنون» مجیدمجیدی از معرفی بازماند.
اما در سال ۱۳۸۶ برای اولین بار یک فیلم دفاع مقدسی نماینده ایران در اسکار شد. نکته مهم این است که فیلم «میم مثل مادر» در حالی به اسکار ۲۰۰۸ معرفی شد که در همان سال، کارگردان آن یعنی رسول ملاقلیپور از دنیا رفت. انتخاب فیلم «میم مثل مادر» برای حضور در اسکار، در واقع ادای دین به این فیلمساز بود که مطابق انتظار به نتیجه ای نرسید.
در سال ۱۳۸۷ و مطابق انتظار باز هم فیلمی از مجید مجیدی به اسکار معرفی شد. فیلم «آواز گنجشک ها» نماینده سینمای ما در اسکار ۲۰۰۹ بود، اما باز هم نتیجه ای نداشت.
«درباره الی» چهارمین فیلم اصغر فرهادی که با تشویق ها و تحسین فراوانی در داخل کشور همراه شده و جایزه خرس طلایی جشنواره برلین را هم گرفته بود، به اسکار ۲۰۱۰ نیز معرفی شد، اما حتی نامزد این رقابت هم نشد.
در سال ۱۳۸۹ در یک انتخاب عجیب، فیلم «بدرود بغداد» از کارگردان ناشناخته ای به نام مهدی نادری، نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۱۱ شد. این درحالی است که در این سال فیلم های دیگری چون «ملک سلیمان» و «طلا و مس» هم قابلیت معرفی را داشتند. همان طور که انتظار می رفت، معرفی فیلم «بدرود بغداد» به اسکار نتیجه ای نداشت.
… و اسکار به یک فیلم ایرانی تقدیم می شود
وقتی «جدایی نادر از سیمین» در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، کمتر کسی فکرش را می کرد که این فیلم یک سال بعد نه تنها به جمع فیلم های برتر اسکار ۲۰۱۲ این رقابت راه یابد که جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را هم دریافت کند. اما اصغر فرهادی با این فیلم، نخستین فیلمساز ایرانی بود که جایزه اسکار را دریافت کرد. این جایزه همزمان با افزایش تحریم های اقتصادی و تهدید نظامی دولت آمریکا علیه ایران به این کارگردان ایرانی اهدا شد. یک سال بعد و اعطای جایزه اسکار به فیلم ضدایرانی «آرگو» باعث شد که فرضیه سیاسی بودن موفقیت فیلم فرهادی قوت بگیرد. به زعم برخی کارشناسان سینما، دلیل دادن جایزه اسکار به «جدایی...» و «ارگو» در دو سال متوالی، یکسان بود.
در سال ۱۳۹۱ ایران در اعتراض به ساخت فیلم اهانت آمیز علیه پیامبر اعظم (ص) مراسم اسکار ۲۰۱۳ را تحریم کرد و هیچ فیلمی را به اسکار معرفی نکرد.
اما یک سال بعد، فیلم بعدی اصغر فرهادی یعنی «گذشته» به اسکار ۲۰۱۴ معرفی شد که یکی از مناقشه برانگیزترین انتخاب ها برای اسکار بود. «گذشته» درحالی به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شد که دراصل، یک فیلم فرانسوی-ایتالیایی محسوب می شود! مطابق انتظار، این فیلم موفقیتی به دست نیاورد.
سال ۱۳۹۳ فیلم «امروز» به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۱۵ معرفی شد، اما معلوم نبود که این فیلم به کارگردانی سیدرضا میرکریمی براساس چه ملاک و معیاری به اسکار معرفی شد و از ابتدا هم معلوم بود که موفق نمی شود.
سال ۱۳۹۴ باز هم فیلمی از مجید مجیدی راهی اسکار شد؛ این بار فیلم «محمد رسول الله (ص)» از ایران در اسکار ۲۰۱۶ حضور یافت. فیلم دوران کودکی پیامبر اسلام (ص) به کارگردانی مجید مجیدی که بزرگ ترین پروژه تاریخ سینمای ایران محسوب می شود، در شرایطی به عنوان نماینده شایسته سینمای ایران به مراسم اسکار معرفی شد که با توجه به محتوای دینی و گرایش ضدصهیونیستی، شانسی برای موفقیت در سکار ۲۰۱۶ نیافت.
فروشنده ای که باز هم اسکار خرید!
اما باز هم اصغر فرهادی با فیلمی دیگر توانست برنده جایزه اسکار شود. این فیلم نیز در شرایطی در اسکار سال ۲۰۱۷ به موفقیت رسید که در داخل، با انتقادات فراوانی مواجه شده بود. اگر عمده انتقادات از فیلم «جدایی نادر از سیمین» به محتوای آن معطوف بود، فیلم «فروشنده» به لحاظ ساختاری با نقدهای تندی از سوی منتقدان داخلی روبرو شد. وجود گاف های فراوان در این فیلم حتی به سوژه طنز کاربران فضای مجازی تبدیل شده بود، اما چند عامل دست به دست هم دادند تا باز هم پرچم اصغر فرهادی در مراسم اسکار به بالا برود.
مهم ترین دلیل، تهیه کننده فیلم یعنی شرکت ممنتو بود که نفوذ و قدرت زیادی در سینمای جهان دارد. همچنین انستیتوی فیلم دوحه، وابسته به خاندان پادشاهی قطر هم یکی از حامیان این فیلم بود که آن هم نفوذ زیادی در اسکار دارد. از شهرت اصغر فرهادی هم که بگذریم، مضمون فیلم «فروشنده» یکی از معضلات امروز جامعه بشری، به ویژه در غرب است. همچنان که سال قبل از این نیز فیلمی درباره تعرض جنسی جایزه بهترین فیلم را دریافت کرده بود.
نفس تازه سینمای ایران در اسکار
برای مراسم اسکار امسال اما، اولین بار فیلمی از یک فیلمساز زن به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شده است. فیلم «نفس» علاوه بر اینکه یک فیلم زنانه است، در پس زمینه نیز به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز می پردازد. به همین دلایل نیز بسیاری معتقدند که این فیلم در مراسم اسکار ۲۰۱۸ شانس چندانی نخواهد داشت، با این حال همین که نقش زنان در دفاع مقدس و جایگاه مهم زن در یک جامعه اسلامی را به تصویر می کشد، خود امتیاز بزرگی است. راه یابی به اسکار تنها برای موفقیت در گرفتن جایزه نهایی نیست، بلکه همین که پیام ها و ارزش های انقلاب و نظام اسلامی را در سطح بین المللی مطرح می کند، خود ارزش قابل توجهی است.
در عین حال، امسال فیلم «ماجرای نیمروز» هم حضور داشت که می شد با معرفی این فیلم به اسکار، نام آن را به عنوان أثری که نماینگر حقیقت «ایران؛ قربانی تروریسم» است در سطح جهان مطرح کرد. اما برخی فضاسازی های سیاسی مانع از چنین اتفاقی شد.
منبع: پایگاه بصیرت